- گنده گویی
- سخنان بالاتر از حد خود گفتن گزافه گفتن
معنی گنده گویی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گنده گوش بودن
سخنان بالاتر از حد خود گفتن گزافه گویی
بد بو بودن عرق کسی
بدبویی تعفن
کسی که سخنان بالاتر از حد خود گوید
خوردن خوراکهای بد و پست (مانند شکنبه روده و غیره)
سبز چهرگی سیاه چردگی: ... گردناکی و سپیدی آمیخته بزردی یا گندم گونی و روشنایی و تابندگی، قهوه یی بودن
عمل پاک کردن گناه: چون بحر کنم گناه شویی اما نه ز روی تلخ گویی. (نظامی)
آنکه گوشش بوی بد دهد
آنکه عرق بدنش بد بو باشد
کسی که سخنان بالاتر از حد خود گوید